آرت‌‌یونیتی | فروشگاه آنلاین خرید آثار هنری و تابلوی نقاشیمجله آرت‌یونیتی | پنج هنرمند، پنج روایت

زهرا شریفی| 09 مرداد ماه 1404

پنج هنرمند، پنج روایت

هنر، زبان مشترکی است برای روایت جهان؛ زبانی که هر هنرمند با لحن و واژگان خودش می‌سازد. بعضی‌ها با رنگ و فرم حرف می‌زنند، بعضی‌ها با نور و سایه. بعضی‌ها روایت‌گر خاطراتند و بعضی دیگر، کاشف ناشناخته‌ها. اما چیزی که همه را به هم پیوند می‌دهد، تلاشی است برای معنا کردن جهان اطرافشان.
در این مطلب به سراغ پنج هنرمند رفتیم که هرکدام در مسیر و رسانه‌ی خودشان، جهان را دوباره می‌سازند. آثارشان نشان می‌دهد چطور می‌توان از دل زندگی روزمره و دغدغه‌های شخصی، زبانی بصری برای گفت‌وگو با دیگران پیدا کرد. هرکدام از این پنج نفر، تجربه‌ها و نگاه‌های متفاوتی دارند، اما همه در جست‌وجوی یک چیزند: ثبت لحظه‌ها و احساساتی که شاید در هیچ قالب دیگری قابل بیان نباشند.

 

 

الی ابراهیم‌پور | طبیعت و تضادهای پنهانش

الی ابراهیم‌پور، متولد ۱۳۷۰ در لاهیجان، نقاشی را از سال ۱۳۸۸ با شرکت در کلاس‌های خصوصی آغاز کرد. پس از ادامه تحصیل در رشته‌ی نقاشی و راه‌اندازی آتلیه‌ی شخصی، آثارش را در نمایشگاه‌های گروهی و پروژه‌های مختلف هنری به نمایش گذاشت. الی به طراحی منظره علاقه‌مند است، اما طبیعت را صرفاً بازنمایی نمی‌کند. او می‌کوشد با تغییر فرم و رنگ، بیانی شخصی به این موضوع بدهد و طبیعت را از دریچه‌ی نگاه خودش بازآفرینی کند. در سال‌های اخیر، یکی از مضامین مهم کارهای او توجه به حضور زباله‌ها و عناصر انسانی در طبیعت بکر بوده است. این تضاد میان زیبایی خیره‌کننده‌ی طبیعت و نشانه‌های تخریب، برای او نه فقط یک دغدغه‌ی زیست‌محیطی بلکه بخشی از بیان بصری آثارش شده است. ابراهیم‌پور می‌گوید جذاب‌ترین لحظه‌ی نقاشی برایش زمانی است که بوم سفید را با اولین خطوط رنگی پر می‌کند. همان‌جا که جسارت و سرعت اولیه، به تصویر قدرتی می‌دهد که در ادامه مسیر خلق حفظ می‌شود.
نقاشی‌های الی ابراهیم‌پور را از اینجا ببینید.

 

 

محمد ابراهیمی | کشف جهان با خطوط و رنگ‌ها

محمد ابراهیمی، متولد ۱۳۷۸ در تهران، از همان کودکی با هنر بزرگ شد اما نقطه‌ای که این مسیر برایش جدی شد، حوالی ۱۷ سالگی بود؛ زمانی که فهمید نقاشی تنها فعالیتی است که می‌تواند او را به جهان شخصی‌اش پیوند دهد. او در دانشگاه علم و فرهنگ تهران نقاشی خواند و در طول این مسیر نه‌تنها مهارت‌های فنی‌اش را گسترش داد، بلکه به‌تدریج زبان بصری خودش را پیدا کرد. محمد می‌گوید نقاشی برایش نوعی مکالمه با خود و جهان اطرافش است. خطوط و رنگ‌ها در آثارش فقط عناصر بصری نیستند، بلکه ابزارهایی هستند برای بازگو کردن تجربه‌هایی که شاید گفتنشان با کلمات ممکن نباشد.
یکی از ویژگی‌های مهم آثار محمد تأثیر موسیقی بر آن‌هاست. او به موسیقی فولک و الکترونیک علاقه‌ی زیادی دارد و می‌گوید که این صداها به تخیلش ریتم و ساختار می‌بخشند. اغلب هنگام کار موسیقی گوش می‌دهد و معتقد است ضرباهنگ و ملودی در نهایت در رنگ‌گذاری و حرکت خطوط اثر نقش پیدا می‌کنند. این ارتباط نزدیک میان صدا و تصویر باعث می‌شود نقاشی‌هایش حالتی حسی و پرانرژی داشته باشند. برای محمد ابراهیمی، هر اثر فرصتی است برای کشف دوباره‌ی جهان و بازگویی آنچه درونش جریان دارد. او معتقد است که نقاشی‌هایش اگرچه شخصی‌اند، اما می‌توانند با مخاطب گفت‌وگویی تازه بسازند.
نقاشی‌های محمد ابراهیمی را از اینجا ببینید.

 

 

یاسمن خنجری | روایت‌های چندلایه از زمان و تصویر

یاسمن خنجری، هنرمند تجسمی متولد و ساکن تهران، یکی از آن هنرمندانی است که مسیر هنری‌اش از کودکی شروع شده. خودش می‌گوید هیچ لحظه‌ی خاصی برای شروع این مسیر به یاد ندارد؛ چون هنر بخش جدا نشدنی زندگی‌اش بوده است. از نقاشی و طراحی گرفته تا فعالیت‌های فرهنگی و تئاترهای کوچک کودکی، همه مسیرهایی بوده که او را به هنر رسانده‌اند. این مسیر اما وقتی شکل جدی‌تری به خود گرفت که وارد دانشگاه هنر شد و تحصیلاتش را در رشته‌ی نقاشی تا مقطع کارشناسی ارشد در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران ادامه داد. آثار او تا کنون در بیش از چهارده نمایش گروهی به نمایش درآمده است. 
یاسمن عضو پیوسته انجمن نقاشان ایران است و در آثارش بیش از هر چیز به عنصر «زمان» و نقش مخاطب در روایت اثر توجه دارد. او به دنبال خلق تصاویری چندلایه است که هر مخاطب بتواند برداشت خودش را از آن داشته باشد. این تصاویر گاهی کاملاً ذهنی هستند و فرآیند خلق‌شان طولانی و پیچیده است؛ گاهی هم عینی‌ترند و از محیط اطرافش الهام می‌گیرند.
یاسمن خنجری به شدت به تاریخ هنر و شاخه‌های مختلف هنر علاقه‌مند است. از آثار پیتر بروگل و هیرونیموس بوش و نگارگری ایرانی تا سینما، ادبیات و حتی از تجربه‌های روزمره الهام می‌گیرد. او معتقد است هر مخاطب بخشی از فرآیند خلق اثر است و هر برداشتی که مخاطب از اثر داشته باشد، یک روایت مستقل اما زاییده‌ی همان تصویر اولیه است. چالش بزرگ او در مسیر هنری، زیستن در نسلی است که باید همزمان با «مرزهای بسته» و «عصر ارتباطات» دست و پنجه نرم کند. او تلاش می‌کند این تضاد را پشت سر بگذارد و چشم‌اندازی فراتر از مرزها برای آثارش خلق کند. 
نقاشی‌های یاسمن خنجری را از اینجا ببینید.

 

 

محمد رامشه | لحظه‌ای که تصویر اتفاق می‌افتد

محمد رامشه متولد ۱۳۷۳ در تهران است. او نقاشی را با تحصیل در هنرستان و رشته‌ی گرافیک آغاز کرد و بعدها در دانشگاه تا مقطع کارشناسی ارشد نقاشی را ادامه داد. برای رامشه، نقاشی یعنی خلق کردن با دست؛ تجربه‌ای که برایش جذاب‌تر از هر کار دیگری بوده است. او در آثارش به دنبال القای مفهوم خاصی نیست. او بیشتر به دنبال آن لحظه‌ی جادویی است که در فرآیند کار، تصویر «اتفاق می‌افتد»؛ لحظه‌ای که قابل پیش‌بینی و تکرار نیست. منابع الهامش گسترده‌اند: از تصاویر فیلم‌ها، از اینترنت و عکس‌های شخصی استفاده می‌کند و تصویرهای مختلف را کنار هم می‌چیند تا تصویر نهایی را بسازد. بزرگ‌ترین چالش او این است که کیفیت کارش را در طول یک مجموعه حفظ کند و دچار تکرار نشود. خودش می‌گوید تمرکز در این مسیر هرچه جلوتر می‌رود سخت‌تر می‌شود. با این حال، وقتی مخاطب مقابل اثرش مکث می‌کند و زمان بیشتری را به آن اختصاص می‌دهد، برای رامشه همان لحظه‌ی رضایت‌بخش اتفاق افتاده است.
نقاشی‌های محمد رامشه را از اینجا ببینید.

 

 

حمید نوری | بازخوانی فرم و معماری در بوم نقاشی

حمید نوری متولد ۱۳۶۷، کارشناس معماری است و در آمل زندگی می‌کند. مسیر هنری‌اش از همان سال‌های هنرستان و در میان درس‌های طراحی آغاز شد. در ابتدا مدتی به منظره‌سازی پرداخت، اما کم‌کم نیاز داشت زبان شخصی‌اش را در نقاشی پیدا کند. همین باعث شد که با نگاهی معمارانه به فرم و فضا، بیان نقاشانه‌ی خودش را بسازد. حمید نوری در آثارش تقابل محیط و ساختمان را بررسی می‌کند. این رویکرد در کلاژ‌های شهری‌اش که از عکس‌های خودش یا دیگران ساخته می‌شود، به‌وضوح دیده می‌شود. او می‌گوید مفهومی از پیش تعیین‌شده ندارد و اجازه می‌دهد اثر در فرآیند خلق، مسیر خودش را پیدا کند. نقاشی برای او نوعی تجربه‌ی شخصی است که ناخودآگاه نمود تأثیرات محیطی، اجتماعی و حتی سیاسی اجتماع را در آن می‌بیند. بافت، رکن اصلی کارهای حمید نوری است و همین باعث شده همیشه درگیر چالش‌های تکنیکی باشد. از طرفی تلاش می‌کند در آثارش از تکرار پرهیز کند تا هر اثر یک تجربه‌ی تازه باشد. این نگاه او را به جست‌وجوی مداوم برای یافتن زبان تازه در نقاشی سوق داده است.
نقاشی‌های حمید نوری را از اینجا ببینید.

 

 

پنج جهان؛ پنج روایت

این پنج هنرمند پنج جهان موازی‌اند؛ هر کدام با زبان خودشان زندگی را روایت می‌کنند. گاهی از میان لایه‌های زمان و خاطره، گاهی از دل بافت‌های شهری و تضادهای محیط، گاهی در سکوت خطوط و رنگ‌ها. اما همه‌ی این مسیرها در یک نقطه به هم می‌رسند: مکث کردن. هرکدام از این آثار فرصتی‌ است برای مکث کردن، برای بازاندیشیدن درباره‌ی آنچه می‌بینیم و آنچه نمی‌بینیم. شاید همین مکث‌هاست که هنر را به بخشی جدانشدنی از زندگی تبدیل می‌کند.