چگونه مانند یک مجموعه‌دار حرفه‌ایِ آثار هنری عمل کنیم

بخش سوم - سرمایه‌گذاری در هنر

اکثریت مجموعه‌داران تازه‌کار در رابطه با آثار هنری که در مجموعه‌شان قرار خواهد گرفت به شما خواهند گفت که تنها آثاری را که دوستشان دارند خریداری می‌کنند. این قطعاً بهترین راه برای خرید آثار هنری است، اما با کسب تجربه، دلایل خرید چیزهایی که دوست دارید باید آگاهانه‌تر، دقیق‌تر، پیچیده‌تر و هدفمندتر شود. به عنوان مثال‌، ممکن است از یک مجموعه‌دار آثار هنری حرفه‌ای بشنوید که می‌گوید: «من نه تنها عاشق این مجسمه هستم‌، بلکه این اثر نمونه بارزی از بهترین موضوع هنری از پربارترین دوره زمانی هنرمند است و خلا بزرگی را در مجموعه من پر می‌کند». 

شما این اطمینان را در رفتار، گفتار و تفکر مجموعه‌داران حرفه‌ای به وضوح خواهید دید؛ و در اینجاست که ما به جوهره جمع‌آوری مجموعه آثار هنری می‌پردازیم، آنچه که یک مجموعه برتر را از یک مجموعه فرومایه متمایز می‌کند. در یک مجموعه برتر همه آثار و اجزاء با یکدیگر همخوانی دارند و هیچ‌ کدام حس تصادفی بودن را به شما القا نخواهد کرد. از طرف دیگر، یک مجموعه‌دار کم تجربه، ممکن است در مورد هر قطعه اثر هنری که صاحب آن‌ است اطلاعات زیادی داشته باشد، اما درک کلی از چگونگی ارتباط آن‌ها با یکدیگر و یا حتی اصلاً وجود ارتباط بین آثار با یکدیگر را ندارد. شما نمی‌خواهید روزی از خواب بیدار شده و با یک نگاه به اطراف خانه به خود بگویید «اینها چه چیزهاییست که من در طول این سال‌ها خریداری کردم؟ مطمئن نیستم، چون هیچگاه به آن‌ها فکر نکرده بودم».

کاری که یک مجموعه‌دار حرفه‌ای انجام می‌دهد طرح کردن یک معماست و در ادامه پیدا کردن راه حلی با جمع‌آوری مجموعه که هر کدام بخشی از معما را حل خواهد کرد. به این صورت معما حل خواهد شد و تمامی قطعات طبق نقشه اصلی در سر جای خود قرار خواهند گرفت. مثال در نظر بگیرید:

تاریخچه نقاشی‌های انتزاعی در کالیفرنیای جنوبی چیست؟ راه حل این معما یک مجموعه هنری از نقاشی‌های انتزاعی توسط هنرمندان جنوب کالیفرنیا است که مربوط به دوران ابتدایی تا به امروز (یا از هر دوره زمانی که مجموعه‌دار روی آن متمرکز شده) است. 

به محض این که احساس خوبی نسبت به محل ذوق و علایق خود پیدا کردید، مشکل خود را مطرح کنید. خریدهای اتفاقی را از سبد خود حذف کنید. آثاری که تا به حال در مجموعه‌ خود قرار داده‌اید را بررسی کنید؛ دقت کنید که هر کدام از این آثار که جداگانه خریداری شده‌اند چه وجه مشترکی با یکدیگر دارند و از همانجا کار خود را شروع کنید. سوال‌هایی از خود بپرسید، مانند:

*چرا من به خرید این نوع از آثار هنری علاقمند هستم؟

*چه چیز در این آثار است که باعث حس رضایت در من می‌شود؟

*آیا من از نظر موضوعات به این آثار علاقمند هستم، از اینکه چه چیزی را به تصویر کشیده‌اند، چگونه با من ارتباط برقرار می‌کنند، اصالت اثر هنری، تکنیک‌، رنگ‌ها، جنبه‌های تاریخی، مناطقی که اثر در آنجا ساخته شده است یا سرگذشت و شیوه زندگی هنرمندان؟

*آیا این آثار من را وادار به تفکر درباره چیزهایی که تا به حال به آن‌ها فکر نکرده بودم می‌کند؟

*به من حس جدیدی می‌دهد و کمک می‌کند تا مسائل را جور دیگری ببینم؟

*آیا تنها تکنیک اثر است که من را شیفته خود کرده است؟

*آیا من اثر را به خاطر مفاهیم، ایده‌ها، مضامین یا فلسفه‌ای که تجسم و مطرح می‌کند یا مخفف آن است دوست دارم؟

*آیا باعث تغییر دید من نسبت به مسائل زندگی می‌شود؟

*آیا رویدادها و تفکرات را به نحوی به تصویر می‌کشد که تا به حال به این شکل تجسم نشده بودند؟

*آیا این که قدیمی است یا جدید، داخلی است یا خارجی، بزرگ است یا کوچک، دایره است یا مربع و یا هر چیز دیگری در علاقه من تاثیر‌گذار است؟ 

هنگامی که شروع به شناسایی موضوعات مشترک می‌کنید، می‌توانید قطعات اضافی را حذف و تنها آن دسته که دارای این مشخصات هستند خریداری کنید. اهداف خود را درست مانند تهیه یک بیانیه برای ماموریتی که انجام آن را به عهده گرفته‌اید مشخص کنید. این را در نظر داشته باشید که مجموعه‌دارانی که بصورت هدفمند به خرید آثار هنری می‌پردازند بسیار موفق‌تر از آن دسته هستند که بدون مطرح کردن هیچگونه سوالی در رابطه با خریدهای خود به این کار می‌پردازند. در عین حال، اگر جواب شما به سوالات ما مانند «من آنچه که دوستانم خریداری می‌کنند را می‌خرم»، «برای سرمایه‌گذاری در هنر می‌خرم»، «من تنها از نام‌های سرشناس خرید می‌کنم» و یا «تنها آثاری که حراج شده‌اند را تهیه می‌کنم» باید به شما گفت که به مرحله اول بازگردید و ابتدا مشخص کنید که چگونه آثاری شما را به وجد می‌آورند و سپس مسیر را از ابتدا طی کنید.

منبع: artbusiness.com