درباره اثر
اين علاقه وافر به ديده و ثبت شدن هميشگي بوده است. اما اين روزها به واسطه تكنولوژي خودش را به خوبي بروز ميدهد. يادم مي آيد وقتي بچه بوديم پدرم به هزار ضرب و زور دوربين فيلمبرداري و عكاسي ارزاني خريد. اوايل از هر جايي كه ميرفتيم و هر كاري كه ميكرديم فيلم و عكس ميگرفتيم. اما كم كم متوجه اين امر شدم كه هرگز به اين فيلمها برنميگرديم تا نگاهشان كنيم شايد بخاطر اينكه همه از اتفاقات هرزي بود كه در حاشيه رخ ميداد. ما فقط جاهايي از فيلمها را نگاه ميكرديم كه مثلا مامان لبخندي زده بود يا من و برادرم شيطنتي كرده بوديم. عكسهايي را توي آلبوم ميگذاشتيم كه خودمان نقش پر رنگي درشان داشتيم. عكسهايي كه بابا از سازه هاي آهني سر كارش گرفته بود يا مناظر بي رمق جاده ها، يك راست ميرفت ته كهنه ترين آلبومي كه هيچوقت كسي ورقش نميزد.
شايد اين تمايل به سلفي گرفتن و تاكيد بر حضور، دليلش انتقام گرفتن از تمام نبودن هاست در لحظه هايي كه حالا حسرت داشتن يك تك عكس ساده را ازشان داريم. آن وقتي كه دوربين ها گران بود و جيبهاخالي. من معني نداشت و همه ي هويت ها در ما جان ميگرفت.
مهرنوش جلیل
اسفند 1395
ویژگیها